رنجنامه دانشجویان خوابگاهیِ بزرگترین دانشگاه گلستان

مسائلی که مطرح می شد آنقدر ناراحت کننده بود که تصمیم گرفتم برای مشاهده دقیق تر همراه با بچه ها راهی خوابگاه ها شوم، فرسودگی ساختمان ها بدجور توی ذوق می زد، - بچه ها گفتند داشتن یک خوابگاه برایمان مانند رویا شده و چند سالی است که مسئولان وعده ساخت آن را می دهند اما هر بار لنگ چیزی است، یا بودجه ندارند، یا کار مهم تری دارند یا منتظر خیرین هستند! در سلف دانشگاه گلستان قدم می زنم در بین همهمه دانشجوها، صدای قاشق و چنگال و بوی اکبر جوجه ای که در سالن پیچیده؛ سروصدای گروهی از بچه ها نظرم را به خود جلب میکند.

نزدیک تر می شوم گفت و گویشان در مورد خوابگاه است آنها در حال تشریح وضعیت برای دانشجویی هستند که قصد اسکان در یکی از خوابگاه ها را دارد.

بچه ها از خوابگاه های متفاوت دور هم جمع شدند و در حال مشاوره دادن هستند یکی از آنها می گوید: در حمام فقط از 7 صبح تا 3 بعد از ظهر باز است و بعد از آن قفل شده و استفاده آن برای همه ممنوع می شود.

در حقیقت قطعی آب باعث شده که فقط تا ساعت 3 عصر بتوانیم از آب برای استحمام استفاده کنیم، در صورتی که خیلی هایمان تا غروب دانشگاه هستیم و کلاس داریم.

این مشکل از پارسال وجود داشته است.

دانشجویی تعریف کرد: پارسال آنقدر با کمبود آب مواجه بودیم که بچه ها گاهی صبح ها در دانشگاه دست و صورت می شستند و مسواک می زدند.